جوان نخبه تبریزی که توانسته بود با سرمایه شخصی کارخانه صنعتی را با برترین فناوری موجود در جهان احداث کند به علت بی توجهی و سنگ قلاب کردن مسئولان صنعتی استان مجبور شده برای امرار معاش با تعطیلی کارخانه اش در یک کارگاه به عنوان کارگر ساده مشغول به کار شود.
به گزارش صنعتیمیز ، داستان تولید داخلی حکایت غمباری دارد که پایان مشترکی به نام بیکاری ، رکود و وابستگی به خارج را دارد و در این میان تاسف بارترین حکایتی که در سالهای اخیر گفته و شنیده شده بی توجهی به جوانان نخبه و تحصیل کرده ای است که فرش قرمزی برای آنان در آنسوی مرزها گشوده شده و گاه این جوانان با بی توجهی به دعوتنامه های رنگارنگ دانشگاه ها و واحدهای صنعتی در آنسوی مرزها برای اعتلای وطن خود تلاش می کنند ولی در برخی موارد نتیجه این ماندن و تلاش برای وطن چیزی جز بیکاری و از دست دادن توان علمی و فناوری برای آنان نیست.
در یکی از این نمونه ها جوانی فرهیخته و نخبه از شهر تبریز با در دست داشتن رزومه ای طلایی از دانشگاه های برتر کشوری و برای اعتلای صنعتی و ایجاد کار و اشتغال در شهر خود تبریز اقدام کرده و واحد فناورانه خاصی را به راه انداخته که در نوع خود بی نظیر بوده است.
وی در گفتگو با خبرنگار صنعتیمیز گفت: با راه اندازی یک واحد صنعتی که به صورت علمی و پیشرفته میتوانست برای تامین نیاز قطعات تخصصی یکی از شرکتهای معتبر استانی اقدام کند وارد کارزار تولید در استان شدم.
وی که نام و نشانی وی در دفتر تحریریه صنعتیمیز موجود است بیان کرد: هدف من اشتغال زایی در یکی از محرومترین شهرهای استان بود و اینکه برای کشور و استان خود موثر واقع شوم نه اینکه مانند برخی دوستان خود راه خارج را در پی گرفته و طرح های خود را به گرانترین قیمت در آنسوی مرزها بفروشم.
این جوان نخبه افزود: این واحد پس از نیاز سنجی در ۲۰ کیلومتری کاراخانه مشهور در ورزقان تاسیس شد که با بی توجهی مسئولان مربوطه و عدم خرید محصولات آن تعطیل و به ورشکستگی رسید.
قیمت پائینتر ، کیفیت بالا و نزدیک بودن به محل کارخانه مادر از مزایای این محصول تولیدی در استان است که در پیچ و خم اداری و سنگ قلاب کردن آقایان مسئول ، محصول تولیدی امکان فروش پیدا نکرد.
از سویی دیگر این واحد تولیدی در استان در فاز اول بوده و در صورت حمایت میتوانست گسترش یافته و بخش قابل توجهی از نیاز این کارخانه تخصصی را تامین کند.
متاسفانه مسئولان کارخانه مادر مبالغ هنگفتی را بابت حمل و نقل موا مشابه از استان اصفهان پرداخت می کنند اما حاضر به خرید محصول از واحد دم دستی خود نیستند.
بنا به گفته این جوان نخبه و تلاشگر استان وی تا کنون با مسئولان ارشد استانی ، نمایندگان مجلس و دهها تن از شخصیتهای مختلف دولتی و صنعتی استان دیدار و گفتگو کرده و همه آنان با تعریف و تمجید از طرح های صنعتی وی قول همکاری به وی داده اند ودر نهایت این جوان نخبه و کار آفرین برای امرار معاش خود ابتدا به رانندگی در تاکسی تلفنی و سپس به عنوان یک کارگر ساده با کمترین حقوق در یک کارگاه کوچک مشغول به کار است.
گفتگوی بسیار غمباری بود و من به شخصه شوکه که نه بلکه دوباره به علت بیکاری در کشورم پی بردم
چون و چرای عقب ماندگی کشورمان همین مسئولان بی عرض های هستند که با تغییر دولتها فقط جایگاه مدیریتشان عوض میشود و به فکر جیبشان هستند
امیدوارم مشکلشون حل بشه موضوع متاثر کننده ای بود