تصور من این است که اگر ما میخواهیم به رونق کتابخوانی کمک کنیم، لازم است که فارغ از بحث سیستمهای حمایتی که همه ذهن ما را مشغول خود میکند، به بحث فرهنگسازی در خانوادهها اهمیت اصلی و ویژه را دهیم.
محسن پرویز :
در مورد راهکارهای افزایش سرانه مطالعه و بهرهمندی از فضای نمایشگاه کتاب نیازمند بررسی همه جوانب موضوع هستیم، اما در یک نگاه اجمالی اساساً برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و حضور همه ناشران کشور در یک مکان، با تعداد قابل توجهیه از کتابهایی که توسط ناشران خارجی چاپ شده و هم چنین فضایی که در این ایام در رسانهها ایجاد میشود، برای علاقهمند کردن مردم به مطالعه فیالنفسه کمک بسیار بزرگی است، اما این اجمال ماجراست و طبیعتاً ما اگر بخواهیم از این فضا استفاده کامل داشته باشیم، لازم است که همه ظرفیتهای نمایشگاه را بشناسیم و به کار بگیریم و در نهایت همه آنچه که در بضاعت حوزه فرهنگ است در نمایشگاه کتاب مورد استفاده قرار گیرد.
این بحث که آیا لازم است از ناشر حمایت کنیم؟ از چاپخانهدار حمایت کنیم؟ از مولف حمایت کنیم؟ از مخاطب حمایت کنیم؟ و… بحثهای کهنه و ریشهداری است، که هر کدام ممکن است، مزایا و معایبی داشته و در دورههای مختلف هم مورد آزمون و خطا قرار گرفته باشد، برای نمونه در دورههایی کل حمایتها معطوف به ناشران بوده و خود این موضوع موجب شده تا تعداد ناشران ما به شدت افزایش پیدا کند و چند برابر تعداد کتابفروشیها، انتشاراتی داشته باشیم. آن هم ناشرانی که تعداد قابل توجهشان فعالیتی به آن شکل ندارند و در حد یک نام باقی ماندهاند، یا اینکه نشر، فعالیت درجه ۲ یا درجه ۳ صاحب آن انتشاراتی باشد.
تعداد بالای ناشران جزو عوارض همان حمایتهایی است که در دورهای خاص از ناشران انجام شده و این حمایتها مشوقی بوده برای گرفتن مجوز نشر از سوی افراد مختلف. از طرفی دیگر ما مشکلات دیگری هم در مقاطع دیگری داشتیم، که شاید چندان فرصت نباشد به ریز و جزئیات آن در این مطلب اشاره کنم، اما آخرین نوع حمایت که مورد تصویب قانونی مجلس شورای اسلامی نیز قرار گرفت، بحث جابهجایی یارانهها از تولیدکننده به سمت مصرف کننده بود که چون این قانون تغییر نکرده است، قاعدتاً هم چنان باید به آن عمل شود. در این قانون پیش بینی شده بود که در برنامه ۵ ساله چهارم، یارانههای نشر به جای اینکه صرف خرید کاغذ خارجی شود و کاغذ خارجی با قیمت پایینتر در اختیار ناشران قرار گیرد، صرف کارت خرید کتاب«بن کتاب» و خرید کتابهای مناسب و تجهیز کتابخانهها و همچنین بالا بردن توان مخاطبان کتابخوان شود.
این اتفاق شاید بخشی از معایب روشهای قبل را جبران کرد، اما طبیعی است که همه مشکل را حل نکرد، تصور من این است که اگر ما میخواهیم به رونق کتابخوانی کمک کنیم، لازم است که فارغ از بحث سیستمهای حمایتی که همه ذهن ما را مشغول خود میکند، به بحث فرهنگسازی در خانوادهها اهمیت اصلی و ویژه را دهیم، خانهها، مهدهای کودک و مدارس باید نقاط هدف ما باشند و اگر ما کودکانمان را از بدو تولد همان طور که با انواع اسباب بازیها آشنا میکنیم، با کتاب هم آشنا کنیم و به آنها کتاب خواندن بیاموزیم، در واقع کتاب خواندن تبدیل به یک عادت خوب میشود و در بزرگسالی دیگر فرد قادر به ترک این عادت پسندیده نخواهد بود، کما اینکه خیلی از ما چون از دوران کودکی با کتاب مانوس بودیم، اساساً قادر به ترک این عادت نیستیم و اگر ایامی را بدون مطالعه کتاب بگذرانیم، احساس میکنیم که کمبودی در زندگیمان وجود دارد.
این نکته بارها مورد تاکید قرار گرفته و خیلی از کارشناسان بر لزوم استفاده از فضاها و فرصتهای پیش آمده برای علاقهمندسازی کودکان به کتابخوانی صحبت کرده و بر ضرورت این امر متذکر شدند، اما هنوز هم ما در این زمینه ضعفهای زیادی داریم و عملا به نظر میرسد که چندان به دنبال بهرهگیری از این ظرفیت نیستیم، در صورتیکه نمایشگاه کتاب ـ منظور صرفاً نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران نیست ـ اگر تبدیل به مکانی شود که همه بچههای ما برای آشنایی با کتاب به آن مراجه کنند، قطعاً تاثیرات مثبتی در امر کتابخوانی خواهد شد.
در ده سال گذشته هر ساله بین ۳ تا ۴ و نیم میلیون نفر از نمایشگاه کتاب تهران بازدید میکنند، این افراد برخی هدفمند وارد نمایشگاه میشوند و دنبال کتاب خاصی میگردند، کتاب را تهیه میکنند و خارج میشوند، برخی هم از فضای نمایشگاه استفاده میکنند و برخی هم میخواهند وضعیت فرهنگی جامعه را ارزیابی کنند و ممکن است دست خالی هم بیرون نروند. برخی صرفاً کتابهای کمک آموزشی میخواهند و به نمایشگاه میآیند، برخی کتاب خارجی میخواهد، به هر حال نمایشگاه کتاب تهران، نمایشگاه بزرگ و باعظمتی است، که امکان بازدید از همه قسمتهایش در یک روز فراهم نیست، این نکته بسیار مهمی است، که اگر کسی بخواهد فضای نمایشگاه را به طور کامل بازدید کند، باید چند روز وقت بگذارد.
اما راهکار چیست؟ چه اقدامی میتوان انجام داد تا مخاطب نمایشگاه کتاب تهران مخاطب متحیر باقی نماند و بتواند در کمترین مدت بیشترین استفاده را داشته باشد؟ در پاسخ باید بگویم، از اولین دورههای برگزاری نمایشگاه غرفهای به نام غرفه تازههای نشر یا کارنامه نشر همیشه برقرار بوده است، شاید چند دوره هم دایر نشده باشد. اما ین غرفه به صورت موضوعی کلیه کتابهای چاپ شده در حوزههای مختلف را به نمایش گذاشته است. این غرفه در دورههایی که من مسئولیت داشتم، پربازدید نبود و خیلی از آن استقبال نمیشد، در سالهای بعد از دوران مسئولیت من به نوعی این غرفه در همان سالن یاس تجمیع شد و سالن یاس به دلیل رجحانی که نسبت به کارنامه نشر قبلی داشت مورد استقبلل بیشتری قرار گرفت.
یکی از این دلایل هم بحث وجود جوانان علاقهمند، کارشناس و آشنای با کتاب در سالن یاس بود که مخاطبان را راهنمایی میکردند، همچنین ارائه اطلاعات به صورت بروشور، بنر و استند جذابیت بیشتری برای مخاطبان ایجاد میکرد. این اقدامات از جمله کارهای ارزشمند و خوبی بود که موجب شد تا مخاطبان تا اندازهای راهنمایی شوند.
در پایان باید بگویم، ما در حوزه کتاب و کتابخوانی نیازمند تحول در همه موضوعات هستیم، در حوزه اطلاع رسانی کتاب هم باید تدابیر جدیدی را پیش بینی کنیم، قاعدتا با توجه به اینکه فضای مجازی اکنون کاربران زیادی در کشور ما پیدا کرده است، دسترسی به اینترنت سهل شده و باید از قابلیتهای آن در جهات افزایش سرانه مطالعه غافل نشویم.